هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

داد از اين بي وفايي
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۱ ساعت 13:11 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

روزي كه من و تو، در محضر خدا با هم پيمان بستيم تا آخر عمر كنار يكديگر بمانيم را يادت هست؟ به هم بله گفتيم و حلقه ازدواج مان را دست يكديگر كرديم و قرار گذاشتيم من، تنها براي تو باشم و تو، تنها براي من. اما امروز كه مي‌دانم، پاي شخص ديگري هم در ميان است. امروز كه قول و قرار هايت را فراموش كردي و حرمت عشق‌مان را نگه نداشتي، سرشارم از غم و لبريزم از پرسش.

كجاي كار را اشتباه كردم كه تو ديگري را ترجيح دادي؟ حالا چه كنم با اين زندگي كه روزي هر دويمان دوستش داشتيم؟ با عهدي كه شكسته و آبي كه ريخته؟ تركت كنم؟ به فرزندانمان چه بگويم؟

براي پاسخ به اين پرسش‌ها با مريم عطاريان، كارشناس ارشد روان‌شناسي كه سال‌هاست در مشاوره‌هاي حضوري و اينترنتي خود با چنين مشكلاتي رو‌به‌روست، گفت‌وگو كرده‌ايم كه از نظرتان مي‌گذرد.

اگر احساس كرديم كه پاي شخص سومي به زندگي‌مان باز شده است، بايد چه واكنشي داشته باشيم‌؟

حس تملك براي همه ما آشناست، يعني همان احساسي كه گاه زنان را به آن جهت سوق مي‌دهد كه در مورد تمام روابط و مناسبات همسرشان حساس شده و حتي همسرشان را به خاطر ارتباط صميمانه با محارم خويش (مادر و خواهر و...) مورد بازخواست قرار مي‌دهند. بنابراين وقتي زني نسبت به همسرش دچار احساس شك و ترديد شد، اول بايد به اندازه كافي دقت كند و ببيند كه آيا اين احساس واقعي است يا نشأت گرفته از همان حساسيت‌هاي زنانه است؟

البته خانم‌ها استعداد عجيبي در كشف خيانت‌هاي زناشويي داشته و از آنجا كه بسيار نكته‌سنج هستند، عمدتا شك و ترديدهايشان در زمينه خيانت‌هاي زناشويي (البته اگر مساله بدبيني و سوءظن نباشد) تا حد زيادي درست است، اما در هر حال ضروري است زني كه احساس خيانت مي‌كند حتما از اين مقوله اطمينان كسب كند.

پس از كسب اطمينان از اين مقوله توصيه مي‌شود كه واكنشي مستقيم نشان داده نشود، بلكه عمدتا تغييراتي در رفتارمان ايجاد كنيم تا همسرمان متوجه اين تغييرات شده و احساس خطر و برملا‌شدن رازش را بكند.

هدف از اين طرز برخورد اين است كه قبح اين مساله نزد مرد ريخته نشود و اگر ارتباطي تازه در حال شكل‌گيري است، در همين مرحله تمام شده و ديگر ادامه دار نشود.

وقتي ثابت شد نفر سومي در كار است، اولين برخورد چه بايد باشد؟

پيوند زناشويي، شراكتي دو نفره است كه سه نفر در اين ميان نمي‌گنجد. ظهور بي‌وفايي به معناي اين است كه زندگي مشترك از مدت‌ها قبل از هم گسيخته شده است. بنابراين بويژه به زنان توصيه مي‌شود كه مسيري مستقل و سختگيرانه را در پيش بگيرند و درصدد باشند تا براي همسر بي‌وفا روشن كنند كه به هيچ عنوان اين شرايط را تحمل نمي‌كنند.

پيوند زناشويي، شراكتي دو نفره است كه سه نفر در اين ميان نمي‌گنجد ظهور بي‌وفايي به معناي اين است كه زندگي مشترك از مدت‌ها قبل از هم گسيخته شده است

اشتباه نكنيد، منظور ما اين نيست كه با فهميدن اين مساله، داد و فرياد به راه اندازيد، همه دوستان و آشنايان را مطلع سازيد يا حتي خانه را ترك كنيد، بلكه منظور ما اين است كه بسرعت ميدان را براي نفر سوم خالي نكنيد. شما با وجود شكست عاطفي كه ديده‌ايد بايد بمانيد، مشكلات را شناسايي و حل كنيد و شخص ثالث را كم‌كم از زندگي خويش بيرون كنيد. اجازه ندهيد به همين راحتي زندگي چندساله‌تان را از دست داده و همه چيز را رها كنيد. اگر لازم ديديد يا بشدت احساس خشم و عصبانيت كرديد، با همسرتان صحبت نكنيد، اما به وظايف زناشويي خود مانند رسيدگي به امور خانه و فرزندان، آشپزي و... عمل كنيد.

فرآيند بي‌وفايي شوك غيرقابل تحملي را به افراد وارد مي‌كند، اما در صورتي كه خودتان را براي آنچه پيش خواهد آمد آماده كنيد، نه‌تنها عذاب كمتري مي‌كشيد، بلكه به خودتان فرصت بيشتري براي بهبود و دوام مي‌دهيد. يكي از بهترين راه‌ها براي افزايش آمادگي اين است كه بدانيد بهترين واكنش رفتاري چيست. براي مثال بعد از چند روز از وقوع اين حادثه، وقتي به اندازه كافي توانستيد بر اعصاب خود مسلط شويد، مهر سكوت را بشكنيد و در فضاي مناسب و در غياب فرزندان (اگر صاحب فرزند هستيد) به طور مفصل با همسرتان صحبت كنيد و ببينيد چه انگيزه‌اي باعث بروز اين رفتار ناشايست شده است؟ چه كمبودي در زندگي داشته است؟ از شما چه توقعي داشته كه نتوانسته‌ايد آن را برآورده كنيد؟ فرد جديد چه خلأيي از همسر شما را پر مي‌كند‌؟ و...

چه راه‌هايي براي برخورد مناسب با اين موضوع وجود دارد؟

در اين مرحله بايد سعي شود نيازهاي عاطفي همسرتان را به شكل بهتري برطرف كنيد. زن و مرد مي‌توانند ازدواجشان را بازسازي كنند و با برطرف‌كردن نيازهاي يكديگر، فصل تازه‌اي از عشق را در زندگي خود برنامه‌ريزي كنند.

وقتي در نهايت مي‌آموزيد مهم‌ترين نيازهاي عاطفي يكديگر را برطرف كنيد، عشق و ازدواجتان نيرومندتر از هميشه مي‌شود. بازگشت به شرايط عادي نيازمند تلاش پايدار و خستگي ناپذير هر دو همسر است. آنها با عبور از اين شرايط سخت به همراه يكديگر متوجه مي‌شوند كه بيشتر از هميشه يكديگر را دوست دارند.

بي‌وفايي را به عنوان محركي اصلاح‌كننده ببينيد كه در نهايت موجب مي‌شود زوج‌ها در مورد نيازهاي مهم‌شان كار كنند. وقتي شروع به كار‌كردن در مورد اين نيازها كنيد، زندگي مشترك‌تان همان مي‌شود كه هميشه خواهانش بوده‌ايد. از طريق ارتباط كلامي شما مي‌توانيد اولين گام‌هاي اصلاح رابطه تخريب شده‌تان را برداريد. توجه داشته باشيد كه ارتباط كلامي ويژگي اختصاصي انسان‌هاست. زوج‌ها در قالب كلام، نگرش‌هاي خود را درباره مخاطب خود، مسائل كلي و مشترك به يكديگر انتقال مي‌دهند.

چگونه همچنان به همسري كه ديگر به او اعتماد نداريم، عشق بورزيم‌؟

مسلما نمي‌توان از يك همسر زخم خورده توقع داشت كه به طور كامل بي‌وفايي همسرش را فراموش كند و يك رابطه عاطفي خالصانه با وي برقرار كند، اما مي‌توان به وي كمك كرد تا با اين رخداد دردناك، زندگي و دائم آن را مرور نكند. اگر هدف ، رفع مشكلات و دستيابي مجدد بر زندگي زناشويي و ترميم رابطه با همسر باشد، پرداختن به زمان حال و آينده بهترين اقدام است.

به طور قطع حل مشكلات گذشته تقريبا غير ممكن است، چون در هر حال بي‌وفايي رخ داده است و از طرف ديگر نمي‌توان نسبت به مشكلات بد گذشته احساس خوبي پيدا كرد، اما مي‌توان روي حال و آينده تمركز كرد. چرا بيهوده بر گذشته‌اي متمركز شويم كه نمي‌توان آن را تغيير داد، بلكه بايد اين سرمايه‌گذاري رواني صرف اصلاح رابطه با همسر و همچنين پرداختن به حال و آينده شود.

و نكته آخر‌؟

آنچه كه در بروز خيانت‌هاي زناشويي بسيار مهم و البته پنهان از اذهان عمومي به نظر مي‌رسد، مساله حساسيت‌زدايي است كه در شرايط فعلي در حال شكل‌گيري است.

منظور ما حساسيت زدايي از ايجاد رابطه با غير است.

براي مثال بسيار رايج شده است كه افراد در فضاهاي مجازي با جنس مخالف وارد رابطه مي‌شوند يا روابطي بيش از حد معمول آزادانه با همكاران و اطرافيان برقرار مي‌كنند كه البته اگر در مورد علت اين رفتار از آنها پرسيده شود عادي بودن اين روابط را توجيه مي‌كنند يا مثلا عنوان مي‌كنند كه در فضاي مجازي ارتباطي واقعي و رودررو شكل نمي‌گيرد و بنابراين جاي هيچ نگراني نيست در حالي كه اگر همسر اين افراد متوجه اين روابط شود بشدت تحت تاثير هيجانات منفي قرار مي‌گيرد. البته علاوه بر ضعف اعتقادات مذهبي، از تبليغات ماهواره‌اي هم نبايد غافل ماند.

البته منظور ما ديدن فيلم‌هاي غيراخلاقي نيست (كه ناروايي آن بر همگان روشن است)، بلكه منظور سخن ما فيلم‌هايي است كه ظاهري عادي داشته و داراي صحنه‌هاي نامناسب هم نيست، اما نوع مراودات و ارتباطات بازيگران اين دست فيلم‌ها به نوعي است كه در جهت ترويج خيانت‌هاي زناشويي است كه پرداختن زياد به اين موضوع، به مرور مساله ارتباط با غير را براي برخي از افراد بلامانع جلوه داده و بي‌قيدي ايجاد مي‌كند. به بيان ديگر قبح اين مساله را مي‌شكند و به ترويج آن كمك مي‌كند. بنابراين لازم است ديدن اين نوع فيلم‌ها را در محيط خانواده ناروا بدانيم و با تماشاي آن امنيت عاطفي و رواني اعضاي خانواده را به خطر نيندازيم.

http://omidl.persiangig.com/copy-right.gifمنبع:جام جم



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی، زناشویی، تست و مطالب روانشناسی
:: برچسب‌ها: داد از اين بي وفايي, بي وفايي